1- بهبود مدیریت منابع انسانی:
افزودن عملکرد تولید سازمانها دولتی از طریق بهبود مدیریت منابع انسانی شامل آموزش و جذب استعدادها و پرداخت بر اساس عملکرد، دخالت دادن کارکنان در تصمیمگیری و مدیریت، استفاده از تکنولوژی اطلاعات، تاکید بر کیفیت خدمات، نزدیک کردن تصمیمهای عرضه و تقاضا (دریافت هزینه از مصرفکنندگان)
2- استفاده بیشتر از بخش خصوصی:
واگذاری بیشتر وظایف تصدیگری به بخش خصوصی و یا بیرون سپاری (Out Sourcing) تولید کالاها و خدمات دولتی و پایان دادن به انحصارها و حمایت از تولیدکنندگان
3- استفاده ار مدیریت حرفهای در بخش خصوصی:
یعنی بگذارید مدیران مدیریت کنند و به قول هود «کنترل فعال، مشهود و اختیاری سازمان توسط افراد مشخص در راس آن (Hood.1991)
4- معیارها و اندازهگیری صحیح عملکرد:
برای این منظور اهداف تعریف و معیارها و شاخصها تعیین میشود پاسخگویی در بخش دولتی نیاز به بیان روشن اهداف و کارآیی با هدفهای مشخص امکانپذیر است.
5- تاکید بیشتر بر کنترل روندها (Out Put Controls):
منابع بایستی بر اساس اندازهگیری عملکرد به بخشها تخصیص داده شوند زیرا تاکید بر نتیجهها ضرورت دارد نه دستورالعملها
6- حرکت به سمت جداسازی واحدها در بخش دولتی:
این امر به معنای تجزیه سازمانها بزرگ به واحدهای مستقل بر پایه محصول است که جداگانه تامین مالی میشوند و با یکدیگر همسایگی دارند این روش موجب پدید آمدن واحدهای قابل مدیریت و به دست آوردن کارآیی ناشی از فرانشیز در درون و بیرون بخش دولتی میشود.
7- حرکت به سوی رقابت بیشتر در بخش خصوصی:
شاید یکی از اساسیترین تفاوتها در مدیریت دولتی نوین با مدیریتگرایی در بخش دولتی روشهای مناسبی برای کاهش قیمت تمام شده محصولات و خدمات میباشد که از راه انعقاد قراردادهای کوتاه مدت و دستورالعمل مناقصات دولتی از راه افزایش بازار رقابت برای تولید کالا یا خدمات میباشد تا بتوان محصول یا خدمتی را با کیفیت بالاتر و قیمت تمام شده بدست آورد.
8- تاکید بر انضباط (Disipline) و جلوگیری از اسراف در منابع:
یعنی کاستن از هزینههای مستقیم، افزایش انضباط کارکنان، مقاومت در برابر تقاضاهای اتحادیهها و محدود ساختن سایر هزینههای بخش خصوصی
مسعود یوسفی پناه من مسعود یوسفی پناه دارای مدرک کارشناسی ارشد مدیریت از دانشگاه تهران هستم امیدوارم در ارتباط با مسایل مدیریت بتوانم مطالب مفیدی به رشته تحریر درآورم |